جستجو در وبلاگ

۱۱ آذر ۱۳۸۸

همه روي تو ديديم

هر سو كه دويديم همه روي تو ديديم
هر جا كه رسيديم سر كوي تو ديديم

هر قبله كه بگزيد دل از بهر عبادت
آن قبله دل را خم ابروي تو ديديم


هر سرو روان را كه در اين گلشن دهرست
بر رسته بستان و لب جوي تو ديديم


از باد صبا بوي خوشت دوش شنيديم
با باد صبا قافله بوي تو ديديم


روي همه خوبان جهان را به تماشا
ديديم ولي آينه روي تو ديدم


در ديده شهلاي بتان همه عالم
كرديم نظر نرگس جادوي تو ديديم


تا مهر رخت بر همه ذرات بتابيد
ذرات جهان را به تك و پوي تو ديديم


در ظاهر و باطن به مجاز و به حقيقت
خلق دو جهان را همه رو سوي تو ديديم


هر عاشق ديوانه كه در جمله گيتي است
بر پاي دلش سلسله موي تو ديديم


سر حلقه رندان خرابات مغان را
دل در شكن حلقه گيسوي تو ديديم


از مغربي احوال مپرسيد كه او را
سودازده طرّه هندوي تو ديديم

۲ نظر:

بچ چه گفت...

همه اینارو به تنهایی دیدی؟
:دی
خیلی با تجربه ای ها!

بچ چه گفت...

همه اینارو به تنهایی دیدی؟
:دی
خیلی با تجربه ای ها!