جستجو در وبلاگ

۰۵ خرداد ۱۳۸۹


با توام

ای لنگر تسکین !

ای تکانهای دل !

ای آرامش ساحل !

با توام

با توام ای شور ، ای دلشوره شیرین !

با تو ...

ای شادی غمگین !

ای غم !

غم مبهم !

هر چه هستی باش !

اما کاش ...

نه ، جز اینم آرزویی نیست :

هرچه هستی باش !

اما باش ...!

"ق.امین پور"

۰۲ خرداد ۱۳۸۹

هه!!!



۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۹

كجا عقل و كجا دل


نـشـد یـك لـحـظـه از یـادت جـدا دل
زهـی دل ،آفـریـن دل ، مرحبا دل !

درون سـیـنـــــــه هـم آهـــی نــدارد
ستمكش دل ، پریشان دل ، گدا دل !

بـتـاری گـردنـش را بـسـتـه زلـفــت
فـقـیر و عاجز و بی دست و پا دل !

بـشـود خـاك و ز كـویـت بـرنخیزد ،
زهــی ثـابـت قـدم دل ، بـا وفــــا دل

زدستـش یــكـــدم آسـایـش نـدارم،
نـمـیـدانـم چــه بـایــد كــرد بــا دل ؟

هزاران بـار مـنعش كردم از عشق ،
مـگـر بـرگـشــت از راه خــطـــا دل

بـچــشـمـانـت مــرا دل مـبـتلا كرد ؟
فـلاكـت دل ، مصیبت دل ، بلا دل !

تـــو لاهوتـی ، زدل نـالی دل ازتو ،
حیـــاكـن ، یـا تــو ساكت باش یا دل

۲۶ اردیبهشت ۱۳۸۹

All-love


زماني كه تسليم باشي؛ تمام هستي از تو حمايت ميكند.هيچ چيز با تو مخالف نخواهد بود. زيرا تو با هيچ چيز مخالف نيستي

خودت را بپذير؛ هر چه كه هستي. حتي اگر نقصي هم داري آن را بپذير. تنها آن هنگام قادري دست از جنگ با خودت برداري و آسوده باشي
.
زندگي يعني آموختن صلح. صلح با ديگران نه، با خودت
.
عشق يك تجربه هست ولي زبان بسيار مكار است. پس مراقب زبانت باش
.
سكوت را بر خودت تحميل نكن. هيچ چيز را بر خودت تحميل نكن. شادي كن؛ آواز بخوان. بگذار ذهنت خسته شود. آنگاه رفته رفته لحظات كوچكي از سكوت و آرامش واردت ميشود
.
توانايي عشق ورزيدن؛ بزرگترين هنر جهان است
.
اگر بتواني ديگري را همانطور كه هست؛ بپذيري و هنوز عاشقش باشي؛ عشق تو واقعي است
.
وقتي با عشق به ديگري بنگري؛ او والا ميگردد و منحصر به فرد
.
هر گاه عاشق باشي احساس عجز كامل ميكني. درد عشق هم همين است. زيرا تو ميخواهي هر كاري را براي معشوقت انجام دهي اما ميفهمي كه كاري از دستت بر نمي آيد. اما عشق يعني همين كه تمام فكرت؛ خدمت به ديگري باشد حتي اگر از عهده ات بر نيايد
.
تو نميتواني انساني را تصاحب كني. زيرا او يك شخص است. تصاحب فقط با اشياء ممكن است. اگر هنوز به دنبال تصاحبي؛ عشق تو شهوت است
.
اگر نتواني با معشوقت ساكت بماني؛ بدان كه هنوز عاشق نشده اي
.
تنها راه كسب عشق؛ از طريق همين عشق ميسر ميشود. هر چه بيشتر ايثار كني؛ بيشتر ميگيري
.
والاترين انسان كسي هست كه با عزمي شكست ناپذير؛ انتخاب كند
.
هر موجودي؛ يك سرود الهي است. بي همتا؛ منحصر به فرد؛ تكرار نشدني و غير قابل مقايسه
.
اگر بتواني تماماً و يك دل عشق بورزي؛ از عمق دلت؛ زندگي تو سرشار از شادي و احساس ميشود. نه تنها براي خودت بلكه براي ديگران هم. اصلاً تو براي دنيا بركت و نشاط خواهي شد
.
اگر عشقي احساس نميكني؛ تظاهر نكن. سعي نكن نمايش بدهي كه عاشقي. حتي اگر خشمگيني بگو كه خشمگين هستي و باش. ولي حقيقي باش
.
زندگي يك مسابقه و رقابت نيست. پس دليلي هم براي مقايسه خودت با ديگران وجود ندارد
.
هيچكس نميتواند تو را تغيير دهد. تنها خودت قادر به تغيير خودت هستي
.
اصيل بودن و واقعي بودن نهايت زيبايي است
.
اصيل بودن يعني واقعي بودن. خنده هايت، گريه هايت، نفرتت و عشقت و همه زندگيت بايد واقعي باشد تا اصيل باشي
.
آنان كه طمع كارند؛ براي پر كردن احساس تهي بودنشان بارها و وزنه ها را با خود حمل ميكنند


۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۹

۱۷ اردیبهشت ۱۳۸۹

کاش این خواب بد تمام شود ...کاش این درد ، زودتر برود



آفریدگارا
بگذار
دهان تو را ببوسم
غبار ستاره ها را از پلک فرشتگانت بروبم
کف خانه ات را
با دمب بریده ی شیطان جارو کنم
متولد شدم
در مرز نازک نیستی
سگ های شما
از دهان فرشتگان دورو نجاتم دادند .

پروردگارا
نه درخت گیلاس ، نه شراب به
از سر اشتباهی
آتش را
به نطفه های فرشته یی آمیختی
و مرا آفریدی .

اما تو به من نفس بخشیدی عشق من !
دهانم را تو گشودی
و بال مرا که نازک و پرپری بود
تو به پولادی از حریر
مبدل کردی .

سپاسگزارم خدای من
خنده را
برای دهان او
او را
به خاطر من
و مرا
به نیت گم شدن آفریدی

***


هیچ چیز با تو شروع نشد
همه چیز با تو تمام می شود
کوهستان هایی که قیام کرده اند
تا آمدنت را
پیش از همگان ببینند
اقیانوس ها
که کف بر لب می غرند و
به جویبار تو راهی ندارند
باد و هوا که در اندیشه اند
چرا انسان نیستند
تا با تو سخن بگویند
و تو ، سوسن خاموش !
همه چسزت را در ظرفی گذاشته به من داده یی
تا بین واژگان گرسنه قسمت کنم

هیچ چیز با تو شروع نشد
همه چیز با تو تمام می شود
جز نامم .

***

به سرش زده باد

نگاهش کنید!

چگونه میان درخت ها می دود و سرش را به پنجره ها می کوبد

به سرش زده باد

دستش را

به دهان گنجشک ها گذاشته نمی گذارد سخنی بگویند

آب حوضچه را به هم می ریزد

فرصت نمی دهد که گلویش را ماه تر کند


به سرش زده این برهنه گرما زده...

گفته بودم طوری بیایی که بوی تو را باد نشنود!

دیوانه شده این پسر

پیرهنت را به دهان گرفته کجا می برد!

***
(پنجاه و سه ترانه عاشقانه/ شمس لنگرودی)

۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۹

تصویر عشق


ای که می‌پرسی « نشان ِعشق چیست؟! » ،
عشق چیزی جز ظهور مهر نیست! ...
عشق یعنی گل به جای خار باش!
پل به جای این‌همه دیوار باش! ...
عشق یعنی
خدمت بی منتی
عشق یعنی طاعت ِبی جنتی! ...
گاه بر بی‌احترامی ، احترام
بخشش و مردی به جای انتقام!

عشق یعنی از بدی‌ها اجتناب
بردن پروانه از لای کتاب! ...
در میان این همه غوغا و شر ،
عشق یعنی کاهش ِرنج ِبشر! ...

ای دلاور! دل به دست آورده باش!
در دل ِآزرده ، منزل کرده باش! ...
عشق یعنی تشنه‌ای خود نیز اگر ،
واگذاری آب را بر تشنه‌تر! ...

عشق آمد ؛ خویش را گم کن عزیز!
قوّت‌ات را ، قـُـوت ِمردم کن عزیز!

عشق یعنی خویشتن را گم کنی
عشق یعنی خویش را گندم کنی! ...
عشق یعنی نان ده و از دین مپرس!
در مقام بخشش از آیین مپرس!
...
هر کسی او را خدایش جان دهد ،
آدمی باید که او را نان دهد! ...
*
دین نداری ، مردمی آزاده باش!
هر چه بالا می‌روی ، افتاده باش! ...
در پناه دین ، دکان‌داری مکن!
چون به خلوت می‌روی ، کاری مکن
! ...
عشق یعنی ظاهر باطن نما!
باطنی آکنده از نور خدا! ...
عشق یعنی عارف ِبی خرقه‌ای!
عشق یعنی بنده‌ی بی فِرقه‌ای! ...
عشق یعنی مشکلی آسان کنی
دردی از درمانده‌ای درمان کنی!...............

به هر عابری سلام کنیم

عشق را وارد كلام كنيم
تا به هر عابري سلام كنيم

و به هر چهره اي تبسم داشت
ما به آن چهره احترام كنيم


هركجا
اهل مهر پيدا شد
ما در
اطرافش ازدحام كنيم

چشم ما چون به
سروسبز افتاد
بهرتعظيم او قيام كنيم

گل و زنبور، دست به دست دهند
تا كه شهد جهان به كام كنيم
اين عجايب مدام دركارند
تا كه ما شادي مُدام كنيم

شُهره زنبور گشته است به نيش
ما ازو رفع اتهام كنيم

علفي هرزه نيست در عالم
ما ندانيم و هرزه نام كنيم

زندگي در سلام و پاسخ اوست
عمر را صرف اين پيام كنيم

«سالكا» اين مجال اندك را
نكند صرف انتقام كنيم
در عمل بايد عشق ورزيدن
گفتگو را بيا تمام كنيم

عابري شايد عاشقي باشد
پس به هر عابري سلام كنيم.

۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۹

مسئله انشتین


آیا شما در زمره 2 درصد افراد باهوش در دنیا هستید؟ پس مسئله زیر را حل کنید و دریابید که در میان افراد با هوش جهان قرار دارید یا خیر! هیچگونه کلک و حقه ای در این مسئله وجود ندارد، و تنها منطق محظ می تواند شما را به جواب برساند. موفق باشید.

-1
در خیابانی پنج خانه در پنج رنگ متفاوت وجود دارد.
-2
در هر یک از این خانه ها یک نفر با ملیتی متفاوت از دیگران زندگی می کند.
-3
این پنج صاحبخانه هر کدام نوشیدنی متفاوت می نوشند، سیگار متفاوت می کشند، و حیوان خانگی متفاوت نگهداری می کنند.

سوال: کدامیک از آنها در خانه ماهی نگه می دارد؟

راهنمایی:

-1
انگلیسی در خانه قرمز زندگی می کند.


-2
مرد سوئدی یک سگ دارد.


-3
مرد دانمارکی چای می نوشد.


-4
خانه سبز رنگ در سمت چپ خانه سفید قرار دارد.


-5
صاحب خانه سبز قهوه می نوشد.


-6
شخصی که سیگار Pall Mall می کشد، پرنده پرورش می دهد.


-7
صاحب خانه زرد سیگار Dunhill می کشد.


-8
مردی که در خانه وسطی زندگی می کند، شیر می نوشد.


-9
مرد نروژی در اولین خانه زندگی می کند.


-10
مردی که سیگار Blends می کشد، در کنار مردی که گربه نگه می دارد، زندگی می کند.


-11
مردی که اسب نگه داری می کند، کنار مردی که سیگار Dunhill می کشد زندگی می کند.


-12
مردی که سیگار Blue Master می کشد، آبجو می نوشد.


-13
مرد آلمانی سیگار Prince می کشد.


-14
مرد نروژی کنار خانه آبی زندگی می کند.


-15
مردی که سیگار Blends می کشد، همسایه ای دارد که آب می نوشد.

آلبرت انشتین این معما را در قرن نوزدهم میلادی نوشت. به گفته وی 98 درصد از مردم جهان نمی توانند این معما را حل کنند.

آیا شما هم قادر به حل معمای Albert هستید ؟

۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۹

کاش می شد فهمید در دل آسمان چه می گذرد


You will live all the days of your life.by living your life one day at a time.

هرروز همان روز را زندگی کن وبدین سان تمامی عمررا به کمال زیسته ای

Do not give up when you still have something to give.

وهرگزامید از کف مده آنگاه که چیزدیگری برای دادن درکف داری

Nothing is really over until the moment you stop trying

همه چیز در آن لحظه ای به پایان می رسد که قدم های تو باز می ایستد

***
26 فروردین تا 22 اردیبهشت "مرغابی " برای رسیدن به هدف هر رنجی را به جان می خرید ، اما با این حال برای شما هدف وسیله را توجیه نمی کند. گاهی بی دقت می شوید ، بنابراین ضررهایی می بینید.

***

نام تو چیست ؟
لبخند کودکی است
که با حالتی نجیب
لب باز می کند
که بگوید :
" سیب "
نام تو نور
نام تو سوگند
نام تو شور
نام تو لبخند
لبخند
در تلفظ نامت
ضرورتی است !

نامی برای مردن
نامی برای تا به ابد زیستن
نامی برای بی ان که بدانی چرا
گاهی گریستن
فهرست کوچکی
از بی شمار نام شهیدان توست
پیغمبران
به نام تو سوگند خورده اند و شاعران گمنام
تنها به جرم بردن نام تو مرده اند
زیرا که نام کوچک تو
شرح هزار نام بزرگ خداست
زیرا
هزار نام خدا
زیباست !

_______

چه لطیف است حس آغازی دوباره، و چه زیباست رسیدن دوباره به روز زیبای آغاز تنفس...
و چه اندازه عجیب است ، روز ابتدای بودن! و چه اندازه شیرین است امروز...
روز میلاد...