جستجو در وبلاگ

۱۸ آذر ۱۳۸۸

راه عشق


سالك راه عشق كه راهي پر از ظرائف
را در پیش رو دارد به جاودانگي دست مييابد .
او نخست از عشق صورت و ظاهر مي آغازد ،
آنگاه از عشق صورت گذشته و به زيبايي جان ميرسد .
سپس پي ميبرد زيبايي هرجا و به هر لباسي كه باشد
داراي يك ماهيت است ،و از آنجا به عشق معرفتها ميرسد
كه زيبايي مطلق است .
در اين مرحله جمال را با چشم جان مي بيند و اين غايت
جستجوي عاشق است ،
چون عاشق به اين مرحله رسيد دوست خداوند
ميشود و جاودانگي مي يابد
و زیباترین رنگ خدا رنگ عشق است
عشق نابی که از هر رنگی بری است
عشق پاک پر از اخلاص
عشقی که عطر و بوی انسانیت و از خودگذشتگی اش
فضای زندگی را سرشار می کند
خدا را هزاران بار شکر که ، با همه ی نامردمی ها و
ظلم و قساوت ،هنوز جهان پر از عشق است
عشق زنده ی جاوید است
اریک فروم میگوید :
اولین قدم این است بدانیم که عشق ورزیدن یک
هنر است ،همانطور که زیستن هنر است .
اگر ما بتوانیم یاد بگیریم که چگونه میتوان عشق ورزید ،
باید همان راهی را انتخاب کنیم که برای آموختن هر
هنر دیگر چون موسیقی ،نقاشی ،نجّاری ،یا هنر طبابت
یا مهندسی بدان نیازمندیم .
در اینجاست که حافظ متهم به جبر گرایی از اختیار
سخن میگوید و اولین شرط پیروزی در راه عشق را
کوشش و نقطه آغازین آنرا اراده انسان میداند و
او نیز مانند اریک فروم عشق را یک هنر بر میشمرد
و مشکل عشق را مشکل استعداد میداند و انسان
را بدون داشتن این استعداد از گام برداشتن در راه
عشق بر حذر میدارد، و نه تنها عشق را پاسخی به
مسئله وجود انسان میداند بلکه فراتر از آن انسان
وکائنات را زاده و فراورده جنبی عشق بر می شمرد
و عشق ورزیدن را ناشی از قصد و نیت انسان برای
حصول به آن و سعادت را ثمره نهایی آن میداند :

طفیل هستی عشقند آدمی و پری
ارادتی بنما تا سعادتی ببری

به عزم مرحله عشق پیش نه قدم
که سود ها کنی ار این سفر توانی کرد

حافظ بر این تاکید دارد که در راه عشق باید ضرورت آن
در رابطه با هستی آسان درک شود تا نیروهای روحی
و جسمی آدمی برای نیل به آن بسیج گردند و این
راهی بسیار پر پیچ و خم و خطرناک است :

تحصیل عشق و رندی آسان نمود اول
جانم بسوخت آخر از درک این فضایل

و این سوختن از آن جهت است که زندگی انسان تنها
زاده عشق است و بر طبق قانون علت و معلول متقابل ،
عشق علاوه بر اینکه موجب حیات است خود تجلی و
نشانه حیات نیز هست و نیل به آن به انسان وعده داده
شده و لباسی است زیبنده که برای قامت زیبای عاشق
دوخته شده است و آتش است که اگر در دل آدمی روشن
شود ،حیات جاودانه بخشد و انسان بدون عشق چون مرده های
متحرک است
حافظ بلافاصله بر سختی این راه و معضل عشق تاکید دارد و
گام برداشتن در این راه را مستلزم بر خورداری از همت عالی ،
تعهد،مردانگی و نیروی ایمان میداند و کشش عشق است
که میزان تعهد انسان در این راه پر پیچ و خم را می آزماید.
فروم در کتاب خود به نام «انسان برای خویشتن» میگوید:
شخص به طور اتفاقی مورد عشق ورزی قرار نمیگیرد بلکه
نیروی عشق اوست که تولید عشق میکند.
همانگونه که علاقه داشتن سبب مورد علاقه واقع شدن میگردد.
مردم میخواهند از میزان مورد توجه بودن خود آگاه شوند اما
فراموش میکنند که منشاء این توانایی و جوهر این کیفیت
در توانایی آنها در عشق ورزیدن است.
عشق ورزیدن به کسی ،نشانه احساس توجه و مسئولیت
به زندگی آن شخص چه از نظر فیزیکی و چه از لحاظ رشد
و تکامل کلیه نیروهای انسانی وی میباشد .
عشق ورزی با منفعل بودن وتماشاگر زندگی معشوق بودن
سازگار نیست،بلکه مستلزم رنج کشیدن و احساس توجه
و مسئولیت در راه رشد و تکامل اوست.
جوهر عشق رنج بردن برای چیزی و پروردن آن است یعنی
عشق و رنج، جدایی ناپذیرند.
آدمی چیزی را دوست میدارد که برای آن رنج برده باشد و رنج
چیزی را بر خود هموار میکند که عاشقش باشد .
حافظ تاکید میکند که رنج در راه عشق و غم دو مقوله جدا از
یکدیگرند .
غم ضد عشق و ارزشهای زندگیست حال آنکه رنج در راه عشق
لذت بخش است و دارای هویت هدفمند میباشد :

حافظ صبور باش که در راه عاشقی
هر کس که جان ندارد به جانان نمیرسد

عنصر بعدی عشق که فروم به آن اشاره می کند احترام است.
منظور از احترام به معشوق احترام به فردیت و علایق اوست و
پذیرفتن او به صورتی که هست و علاقه به رشد و شکوفایی او .

اگر جزء سوم عشق وجود نداشته باشد احساس مسئولیت به
آسانی به سلطه جویی و میل به تملک دیگری
سقوط می کند ،
و حافظ در این مورد با فروم موافق است

با مدعی نگویید اسرار عشق و مستی
تا بی خبر بمیرد در درد خود پرستی

و بزرگترین مانع در راه عشق همانا «نفس اماره» است،
و کسانی را اهل سعادت می داند که این نفس اماره را از
میان بردارند و از آن برهند زیرا خود خواهی فرزند و ساخته
و پرداخته نفس اماره است :

حجاب راه تویی حافظ از میان برخیز
خوشا کسی که در این راه بی حجاب رود

۳ نظر:

بچ چه گفت...

Bah Bah
Vaghean Man Sallekee Raahe Eshgham haaa
Dashtam Fekk Mikardam Yeho Napokam Nabo0d Sham VaSsate iin Raahe:O?
!!!
Man khoW Janbe Nadaraaam!BaEid NiSs Azam:D
Amma Chegha dkhoo00be iin Postet...Adam Midoone iinaro haa Amma Hamash yadesh miRe Hamash KharabKaari Mikone:DKhodam Midoonam:">:D

سلمان گفت...

hame tooye hamin rahan...
che bekhan che nakhan
che bedoonan che nadoonan

hameye rah ha be eshgh khatm mishe :D

سلمان گفت...

در مجلس ما عطر میامیز که ما را
هر لحظه ز گیسوی تو خوش بوی مشام است