جستجو در وبلاگ

۱۰ اسفند ۱۳۸۸

شب دوشنبه با شریعتی

اگر دیوار نبود نزدیکتر بودیم, همه وسعت دنیا یک خانه می شد
و تمام محتوای سفره سهم همه بود
و هیچ کس در پشت هیچ ناکجایی پنهان نمی شد

اگر خواب حقیقت داشت، همیشه با تو در آن ساحل سبز لبریز از نا باوری بودم
اگر همه سکه داشتند, دلها سکه را بیش از خدا نمی پرستیدند
و یکنفر کنار خیابان خواب گندم نمی دید
تا دیگری از سر جوانمردی بی ارزشترین سکه اش را نثار او کند
اگر مرگ نبود زندگی بی ارزشترین کالا بود, زیبایی نبود, خوبی هم شاید
اگر عشق نبود به کدامین بهانه می خندیدیم و می گریستیم؟
کدام لحظه ناب را اندیشه می کردیم؟
چگونه عبور روزهای تلخ را تاب می آوردیم؟
آری بیگمان پیش تر از اینها مرده بودیم, اگر عشق نبود
اگر کینه نبود قلبها تمام حجم خود را در اختیار عشق می گذاشتند
و من با دستانی که زخم خورده توست
گیسوان بلند تو را نوازش می کردم
و تو سنگی را که من به شیشه ات زده بودم به یادگار نگه می داشتی و
ما پیمانه هایمان را شبهای مهتابی به سلامتی دشمنانمان پر می کردیم

عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی،
دوست داشتن پیوندی خودآگاه واز روی بصیرت روشن و زلال.
عشق بیشتر از غریزه آب می خورد و هرچه از غریزه سر زند بی ارزش است،

دوست داشتن از روح طلوع می کندو تا هرجا که روح ارتفاع دارد همگام با آن اوج میگرد
عشق با شناسنامه بی ارتباط نیست، و گذر فصل ها و عبور سال ها بر آن اثر میگذارد
دوست داشتن در ورای سن و زمان و مزاج زندگی میکند.
عشق طوفانی ومتلاطم است، دوست داشتن آرام و استوار و پروقار وسرشاراز نجابت

عشق جنون است و جنون چیزی جز خرابی و پریشانی “فهمیدن و اندیشیدن “نیست،
دوست داشتن ،دراوج،از سر حد عقل فراتر میرود و فهمیدن و اندیشیدن رااززمین میکند و باخود به قله ی بلند اشراق میبرد.
عشق زیبایی های دلخواه را در معشوق می آفریند،
دوست داشتن زیبایی های دلخواه را در دوست می بیند و می یابد.

عشق یک فریب بزرگ و قوی است ،
دوست داشتن یک صداقت راستین و صمیمی، بی انتها و مطلق.
عشق در دریا غرق شدن است، دوست داشتن در دریا شنا کردن
عشق بینایی را میگیرد، دوست داشتن بینایی میدهد
عشق خشن است و شدید و ناپایدار، دوست داشتن لطیف است و نرم و پایدار.
عشق همواره با شک آلوده است، دوست داشتن سرا پا یقین است و شک ناپذیر

ازعشق هرچه بیشتر نوشیم سیراب تر میشویم از دوست داشتن هرچه بیشتر ،تشنه تر.
عشق نیرویی است در عاشق ،که او را به معشوق میکشاند،
دوست داشتن جاذبه ای در دوست ، که دوست را به دوست می برد.
عشق تملک معشوق است، دوست داشتن تشنگی محو شدن در دوست

عشق معشوق را مجهول و گمنام می خواهد تا در انحصار او بماند،
دوست داشتن دوست را محبوب و عزیز میخواهد ومیخواهد که همه ی دل ها آنچه را او از دوست
در خود دارد ،داشته باشند
در عشق رقیب منفور است، در دوست داشتن است که هواداران کویش را چو جان خویشتن دارند”
دوست داشتن ایمان است و
ایمان یک روح مطلق است
یک ابدیت بی مرز است
از جنس این عالم نیست.

۱۲ نظر:

بچ چه گفت...

مژده وصل تو کو کز سر جان برخیزم
طایر قدسم و از دام جهان برخیزم

سلمان گفت...

بچ چه اومد بچ چه اومد
اون یکی یکدونه اومد
اون که یه روزی رفته بود
خونده و ناخونده اومد
خسته و وامونده اومد

دلم میگه نازش بکن
که خستگیهاش در بره
نذاره مثل کولی ها
شب بمونه سحر بره
دوباره بی خبر بره

شیطون میگه تلافی کن
اصلا بهش نگاه نکن
برو یه گوشه ای بشین
به حرفهاش اعتنا نکن
اما دلم بهم میگه
زار و پریشونش نکن
حالا که برگشته پیشت
دیگه پشیمونش نکن
بچ چه اومد بچ چه اومد بچ چه اومد

sale ala mohammad bache oomad, khoshoomad

sazmane bache darane jonoob voroode mojadade bachera kheyre maghdam minamayad.
ba tashakkor

بچ چه گفت...

من اگه بدونستم این جوری ازم استخبال بشه خیلی زودی تر ها خمه کار بکردم این درست بشه
***
تویی که خوبتری ز آفتاب و شکر خدا
که نیستم ز تو در روی آفتاب خجل
***
ممووووون اس شهر زیباتان واقعهن با احساساتم بازی شد
***
شوما خیلی ماه ایی ی ی یی ی
ماااااااااااااااااچ چ چ چ چ
با تشکر از همه

بچ چه گفت...

نه هر کو نقش نظمی زد کلامش دلپذیر افتد
تذرو طرفه من گیرم که چالاک است شاهینم

حافظ

سلمان گفت...

بی چراغ جام در خلوت نمی‌یارم نشست
زان که کنج اهل دل باید که نورانی بود

بچ چه گفت...

هر آن که کنج قناعت به گنج دنیا داد
فروخت یوسف مصری به کمترین ثمنی
***
iin be niiyate to bo0d
GhaaaaaaaaaSh GhaaaaShhhhh

سلمان گفت...

:))
omraaaaaaan
:))
bi shoor =))

akh
akh akhakh

in shariatiyam ajab zaboon baziye boode ha !
chert gofte !
amma chert haye ziba !
age zendeh bood miraftam gooshesho mipichidam
bayad adab mishod bad mimord
:D
nekbat

بچ چه گفت...

Bi Adab:O
Aaaa:O
DaGho0on:O
Nafahm:o
Khar:o
GaV:O
Ahmagh:O
Kheili Bi Adabiya:O
Bad Dahan:O
:-"
:D

بچ چه گفت...

ChiiizzZzee
Baa 0onjaaHaaEish k Mokhaallefi Ba Colore GhermeZ Motemayezeshun Kon Bebinam JaryaaneSh Chie

سلمان گفت...

chi ?!
jahaeeo ke mokhalefam hilighte konam ?!
chert migiya !!!
omran !

hamin khoza balati ke rajebe eshgh kheyli ba zaboon bazi gofte !

zaboon deran :D
bache ?
ekhrajet mikonama ?

vaghti ye chizi behet migam bogoo bashe
chash
hagh be daste :D

بچ چه گفت...

GhaniTo0s:O:|
ba man intori harf nazanaa:|
Estefaa midam:|:|

بچ چه گفت...

harkii nazaresh ba nazare to moafegh nabood cherto khozaballat mige?!
harki nazaresh ba nazare to moafegh nabood bayad tanbih she?
harki ke nazaresh ba nazare to moafegh nabo0d o bache azash khoshesh umad bayad bache ekhraaj she?
iin yani chi?!