جستجو در وبلاگ

۱۸ اسفند ۱۳۸۸

اندک جائی برای زیستن/اندک جائی برای مردن

هرگز کسی این گونه فجیع به کشتن خود برنخاست
که من به زندگی نشستم!

و چشمانت از آتش است

و عشقت پیروزی آدمی ست
هنگامی که به جنگ تقدیر می شتابد

و آغوشت
اندک جائی برای زیستن
اندک جائی برای مردن
و گریز از شهر
که به هزار انگشت
به وقاحت
پاکی آسمان را متهم می کند


کوه با نخستین سنگ ها آغاز می شود
و انسان با نخستین درد

در من زندانی ستمگری بود
که به آواز زنجیرش خو نمی کرد -
من با نخستین نگاه تو آغاز شدم

توفان ها
در رقص عظیم تو
به شکوهمندی
نی لبکی می نوازند،
و ترانه رگ هایت
آفتاب همیشه را طالع می کند

بگذار چنان از خواب بر ایم
که کوچه های شهر
حضور مرا دریابند
دستانت آشتی است
ودوستانی که یاری می دهند
تا دشمنی
از یاد برده شود
پیشانیت ایینه ای بلند است
تابنک و بلند،
که خواهران هفتگانه در آن می نگرند
تا به زیبایی خویش دست یابند

دو پرنده بی طاقت در سینه ات آوازمی خوانند
تابستان از کدامین راه فرا خواهد رسید
تا عطش
آب ها را گوارا تر کند؟

تا آ یینه پدیدار آئی
عمری دراز در آن نگریستم
من برکه ها ودریا ها را گریستم
ای پری وار درقالب آدمی
که پیکرت جزدر خلواره ناراستی نمی سوزد!
حضور بهشتی است
که گریز از جهنم را توجیه می کند،
دریائی که مرا در خود غرق می کند
تا از همه گناهان ودروغ
شسته شوم
وسپیده دم با دستهایت بیدارمی شود

۱۴ نظر:

بچ چه گفت...

آن که فکرش گره از کار جهان بگشاید
گو در این کار بفرما نظری بهتر از این

بچ چه گفت...

فال حافظ
تو بدری و خورشید تو را بنده شده‌ست
تا بندهٔ تو شده‌ست تابنده شده‌ست

***
o0o0f:O
iino niGaaa Amo0:O
MahShaaaaaaaaare:O
O0o0f:O
AchegheSh shodam k:O
AAAaaa:O
Toro khoda ye nigaa bendaaz:O
Ajab Chiziye:O

بچ چه گفت...

Salman Akhe To chera Enghad bad salighevo Ro0 Asabi:O
iin chiye Dg:O:((
iin baziiye nakararo varesh daar:O:((
iin sedaa soootash hallamo beham zad
ya iin sedaa bo0ghaash:O ro0 asaabe:O
yaa in kherefte jigh jigho k mige
hamo0n dafo tonbakaro bezaar baW:D
..
ino nigaa
گر خلوت ما را شبی از رخ بفروزی
چون صبح بر آفاق جهان سر بفرازم
nigaa che hafeZzz baa man refigh shode:O:">
hamash sheraye khoshelesho mide be man:">
vase to daghunasho miDe:D:D

بچ چه گفت...

دوش می‌گفت که حافظ همه روی است و ریا
بجز از خاک درش با که بود بازارم

حافظ
0o0o0of
iino nigaa:O:D

بچ چه گفت...

iino toro khodaa bebin:O:O
nigaa:O
صبا به تهنیت پیر می فروش آمد
که موسم طرب و عیش و ناز و نوش آمد

حافظ
:D:D:D:D

بچ چه گفت...

iin baaziiye charando k hanu varesh nadashty:O:Deheee
baresh daar binam
goftam nashnavam sedaato:O
Ehh:O
***
فال حافظ
قسام بهشت و دوزخ آن عقده گشای
ما را نگذارد که درآییم ز پای
***
ino nigaa:O
kheili Erfaaniye?:DAre?D:man k nemido0nam:DTo begooG:D:D

بچ چه گفت...

مقصود از این معامله بازارتیزی است
نی جلوه می‌فروشم و نی عشوه می‌خرم

iiinooooooooo nigaaaaaaaaaaaaaaaa:O:O:O
che bahallle:O
0of:O
Mahshare kobara
SssSsssssssssssSs??:D
are?:D
HaSt?:D
Chize?:D
Khoobe?:D
Chi mige yani?:D:D:

بچ چه گفت...

حالیا مصلحت وقت در آن می‌بینم
که کشم رخت به میخانه و خوش بنشینم

بچ چه گفت...

فال حافظ
مرو به خواب که حافظ به بارگاه قبول
ز ورد نیم شب و درس صبحگاه رسید

**
baashaaaaaaaaaaat
Dg khaaab bii khaaab:D

بچ چه گفت...

چو گفتمش که دلم را نگاه دار چه گفت
ز دست بنده چه خیزد خدا نگه دارد

***
Valla!
Daghiiighan Dorosss migii haafeZzz:((
Cheghad tafahommmmmmmmmmmmmmmm

بچ چه گفت...

بخت خواب آلود ما بیدار خواهد شد مگر
زان که زد بر دیده آبی روی رخشان شما

Ey bakhtttttttttt
BaSssete harchiiii Khaabidiiiiiiiiii
PaSho
PaSho baaat harf Daaram
Pasho paasho naSho narahat Az kaaram:((
paSho Az iin khaabe nekbatetttttttt
:D:D
***
i Really love haAfeZz:D:">

سلمان گفت...

jayezeye nokhoste chaplisi dar jahan, jayezeye chaaapppe talllaaeee ra be jenabe aghaaaye hafez bekhatere in shereshoon ehdaaa minamaeem. omid ast ke rahe ishan mostadam bashad.

سلمان گفت...

baziye kheyliam biste.

hafez modatiye roohiyash kharab shode.
afsordeh shode.
midoonam cheshe.

tahte darmane negaran nabashid doostan
bekhatere inn arajifesh bande az tarafe eeshoon ozr khahi mikonem.
ba tashakor.

سلمان گفت...

mahshare kobraaaaa
sssssssssssssss
=))
ahmaaaagh
=))
divoonehee to bache =))
:*