جستجو در وبلاگ

۳۰ فروردین ۱۳۸۹

می خواهم از دست خود بگریزم


مشهور است كه "بودا" درست در نخستين شب ازدواجش، در حالي كه هنوز آفتاب اولين صبح زندگي مشتركش طلوع نكرده بود، قصر پدر را در جست و جوي حقيقت ترك مي كند. اين سفر ساليان سال به درازا مي كشد و زماني كه به خانه باز مي گردد فرزندش سيزده ساله بوده است! هنگامي كه همسرش بعد از اين همه انتظار چشم در چشمان "بودا" مي دوزد، آشكارا حس مي كند كه او به حقيقتي بزرگ دست يافته است. حقيقتي عميق و متعالي بودا كه از اين انتظار طولاني همسرش شگفت زده شده بود از او مپرسد: چرا به دنبال زندگي خود نرفته اي؟! همسرش مي گويد: من نيز در طي اين سال ها همانند تو سوالي در ذهن داشتم و به دنبال پاسخش مي گشتم! مي دانستم كه تو بالاخره باز مي گردي و البته با دستاني پر! دوست داشتم جواب سوالم را از زبان تو بشنوم، از زبان كسي كه حقيقت را با تمام وجودش لمس كرده باشد. مي خواستم بپرسم آيا آن چه را كه دنبالش بودي در همين جا و در كنار خانواده ات يافت نمي شد؟! و بودا مي گويد: "حق با توست! اما من پس از سيزده سال تلاش و تكاپو اين نكته را فهميدم كه جز بي كران درون انسان نه جايي براي رفتن هست و نه چيزي براي جستن!" حقيقت بي هيچ پوششي كاملا عريان و آشكار در كنار ماست آن قدر نزديك كه حتي كلمه نزديك هم نمي تواند واژه درستي باشد! چرا كه حتي در نزديكي هم نوعي فاصله وجود دارد! ... در جهان تنها يك فضيلت وجود دارد و آن آگاهي است و تنها يك گناه وآن جهل است و در اين بين، باز بودن و بسته بودن چشم ها، تنها تفاوت ميان انسان هاي آگاه و نا آگاه است نخستين گام براي رسيدن به آگاهي توجه كافي به كردار، گفتار و پندار است زماني كه تا به اين حد از احوال جسم، ذهن و زندگي خود با خبر شديم، آن گاه معجزات رخ مي دهند در نگاه عرفا زندگي ، تلاش ها و روياهاي انسان سراسر طنز است! چرا كه انسان نا آگاهانه همواره به جست و جوي چيزي است كه پيشاپيش در وجودش نهفته است! اما اين نكته را درست زماني مي فهمد كه به حقيقت مي رسد! نه پيش از آن.

۵ نظر:

بچ چه گفت...

من که ره بردم به گنج حسن بی‌پایان دوست
صد گدای همچو خود را بعد از این قارون کنم

سلمان گفت...

oooooooofffffffffff
baaaaaaaache !
terekoooooondiiiiiiiiiyaaaaa !
ajaaaaaaaab neveshtehaeeeee
tooye in modate 13 sal ke man naboodam to chikar mikardi ?
ha ?
bachat koo paaaa ?
in bachehaye ghado nimghad az koja oomadan inja pa ?
haaaaaaa ?

سلمان گفت...

taaaaashviiiiiiiiiiiiigh
sallle allaaaaaaa mohaaamaad roohe khomeyni amaad

بچ چه گفت...

Divaaneh:)))
ye ro0z cherto pert nagi khodet nisSi?na?:))
***
Amma didi chekhaad kh0ob o mofid bo0dan mataallebam?;;)
behem Eftekhaar kon;;)

سلمان گفت...

afarin
afarin
to sezavare tashviiighiiii

taaaaaaashviiiiiiiiiigh
biyaaa bebooosamet be onvane jayeze :D